۱۳۹۰ بهمن ۷, جمعه

نامه اول

دوست من چرا وادارم می‌کنی به نوشتن؟ که نامه نوشتن انسان را به باور فاصله هایی می‌کشاند که از درک آنها سر باز زده است *،که بداند هر ارتباطی دو سویه دارد و تو حتی در هیچ سوی آن نیستی مگر بتوانی خودت را هضم کنی. این هضم را از حذف جدا کن چونانکه خود را از دیگری نگاه می‌داری.این فاصله ها که می‌گذاری در شعرت، در نقاشیت، در نفست، در آخر همنفست می‌شود و چه خوب و چه بد دیگر با دیگری عیاق نخواهی شد. شاید بپرسی خب نشود و در دل بگویی به درک که نشود اما درک این فاصله چون به خود نزدیک شوی(چون من که به مرگ نزدیک شده‌ام) آسانتر نمی‌شود که باید خویشتن را در آینه‌ی چشم دیگری دید تا زیبایی‌ها تمیز داده شود و تو زیبایی.

هیچ نظری موجود نیست: