۱۳۸۷ اسفند ۶, سه‌شنبه

شده آیا؟

شده گاهی سه بار,
گاهی حتی يکبار,
چشمهای تو را ناديدن.
دو حفره باشند.
و گاهی دو هيچ,
که پر نمی شوند از نگاه.
*
شده فراموشی را آمدن
و پوششی بی رنگ را
بر رخسار تو کشيدن.
من صورت هيچ کس را
نتوانستم بياويزم
تا نقاب تو شود.
*
شده من هيچ
ديگران هيچ
حتی خودت
به جای خالی قابت به ديوار نگريستن.
گريستن.
و من در اتاق مجاور
مبهوت تو مانده باشم
که بدون ِ خود چه می کنی؟

۲ نظر:

ناشناس گفت...

با نقدی بر سریال گمشده به روزم

ناشناس گفت...

108 دقیقه گفته بودید 104 ثانیه. من جاهای تردیدی زیادی را قائل شدم البته می توانم تردید کنم به همین هم. موفق باشید و مرسی.