۱۳۸۸ فروردین ۱۹, چهارشنبه

برای تو

تو که شعرهای من را می‏خوانی
انگار اين منم
که نشاء کلمات را
در دهان تو می‏نشانم
و تو دانه‏دانه آنها را
آنچنان جان‏می‏بخشی
که شک می‏کنم نکند
همه اين شاليزارها
شعر‏های کسان ديگرند.

***

تو که شعر‏های من را می‏خوانی
تو لب‏هايت را غنچه می‏کند.
و تو که لب‏هايت غنچه می شود
من عاشق تو می‏شوم
که لب‏های تو را غنچه می‏کند.

***

می‏نويسم "دوستت دارم"
تا تو که شعر‏های من را می‏خوانی
بگويی دوستم داری
و من بدانم
گفتن دوستت دارم
از شنيدنش
بسيار شيرين‏تر است.

۱۳ نظر:

  1. صد بار اومدم کامنت بذارم نشد
    ارور داد هی

    خیلی قشنگ بود
    منتقد شعر نیستم ولی در حد یه علاقمند که شعر دوست داره و می خونه لذت بردم ازش

    .....

    یه کم کایکو ش روبیشتر کنی مشتری می شم

    پاسخحذف
  2. دبیرستان که میرفتم یه معلم بینش اسلامی داشتیم که عادت داشت وسط درس هر ده دقیقه یه بار یه دور ازمون بپرسه : جا افتاد؟! ما هم خیالش رو راحت میکردیم که تا حالا دقیقا فهمیدیم چی گفته و اون ادامه میداد. حالا عطف به حرفی که راجع به شعر " فراموشی " گفته بودی باید بهت بگم: مهرداد جان به خدا جا افتاد!!! به روز کن دیگه...

    پاسخحذف
  3. ممنون ... من مطمئناازداشتندوستی مثل شماخوشحالم و افتخار میکنم

    پاسخحذف
  4. خیلی شعر خوبی بود .منم شعر دوست دارم .

    پاسخحذف
  5. تو چرا نمینویسی!
    شاعر مگه نیستی؟
    روشنفکر مگه نیستی؟

    پاسخحذف
  6. شعر قشنگی بود
    به ما هم سر بزن

    پاسخحذف
  7. شاید منظور منو از این حرفها نفهمیدی
    من قصدم فقط متوجه ساختن کسایی بود که باعث شدن یه هنرمند مردمی و کسی که رابطه ی خوبی با مردم داره اینطوری ناراحت و دلگیر بشه
    و در ضمن شاید به طور مستقیم ایشون رو نشناسم ولی خیلی چیزا در موردش می دونم که لازم ندیدم بنویسمشون

    پاسخحذف
  8. خواندمت
    چه زیبا

    پاسخحذف
  9. روح دارند این کلمات
    به زیبائی

    پاسخحذف
  10. سلام امین عزیز
    دوست شاعر و شعردوست
    نظر خوب شما را در وبلاگ خواندم.
    نمی دانم عادت ام در پانویس کامنت ها را می دانی یا نه!؟ پاسخی به شما دادم که نمی دانم خواندید یا نه!؟ بهرحال خوشحال می شوم که اگر نخوانده اید،بخوانید و نظرتان را بشنوم.
    باز ممنون

    پاسخحذف
  11. درود
    عاشقانه خوبی بود عزیز

    ب روزم ومنتظر نقدتان

    پاسخحذف