چقدر وارونه ای زندگی!
که اینان بر تن پاره پارهء من قلاب می زنند
تا دیوارها را بر آن بیاویزند
که فلانی,
-تویی که از ترک فاصله می خواندی-
این دیوارها را بردار
و بر دوش بکش.
ای جلادان نامیرای من,
من سالها پیش به پای همین دیوارها جوانه زدم.
این جدایی فاصله نیست.
سهم باد است
که بیاید و
از میان ما گذر کند
می بینید؟
ما همه چیز را برای خود نمی خواهیم!!
که اینان بر تن پاره پارهء من قلاب می زنند
تا دیوارها را بر آن بیاویزند
که فلانی,
-تویی که از ترک فاصله می خواندی-
این دیوارها را بردار
و بر دوش بکش.
ای جلادان نامیرای من,
من سالها پیش به پای همین دیوارها جوانه زدم.
این جدایی فاصله نیست.
سهم باد است
که بیاید و
از میان ما گذر کند
می بینید؟
ما همه چیز را برای خود نمی خواهیم!!
پس کاشکی زودترک نسیمی حتی، بوزد...
پاسخحذفاحسنت!
پاسخحذفاین جدایی فاصله نیست
سهم باد است
که بیاید و
از میان ما گذر کند...
عالی
واقعا شاعرانه بود
احسنت